وقتی کوچک بودم یعنی هفت هشت نه یادم هست سربازان ارتش حدود ساعت هفت یا هشت شب حتی به هنگام بارش برف وسرمای شدید مشعل روشن بدست بدون پیراهن با نیم تنه از خیابان شاهپور آنروز وارتش کنونی (پادگان ارتش در انتهای آن خیابان قرار داشت )باریتم خاصی ۰بدو رو (دوان دوان )منظم شعار گویان می آمدند میدان ساعت تبریز که مجسمه محمد رضا پهلوی آنجا نصب بود می چرخیدند و شعارشان این بود خدا شاه میهن این منظره ابهت خاصی داشت وجالب بود من با پدرم که آنموقع آنجا مغازه داشت این مراسم را تماشا می کردیم بعدها که بزرگ شدم وانقلاب شد تازه فهمیدم این روز به مناسبت ورود ارتش به آذربایجان و از هم پاشیدن حکومت فرقه دمکرات آذربایجان روز ارتش در دوره پهلوی بوده و این مراسم بدان مناسبت برگزار می شده -آن زمانها در مورد پیشه وری و .چندان نشنیده بودم از پدرم در این موارد سخنی به یاد ندارم اما مادرم گاهی که از دوران بچگی خود حرف می زد به خاطر داشت یکسال در کلاس اول ابتدائی به ترکی درس خوانده و بعد رفتن پیشه وری دیگر نگذاشتند به ترکی بخوانند و برخی اشعاری که در مدح و مذمت آن فرقه به زبان ترکی به خاطر داشت این تنها چیزی بود که قبل انقلاب از بیست ویکم آذر می دانستم
داشت ,بیست ویکم منبع
درباره این سایت